سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حجاب» ثبت شده است

بسم الله

یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ  ذَلِکَ أَدْنَىأَن یُعْرَ‌فْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ وَکَانَ اللَّـهُ غَفُورً‌ا رَّ‌حِیمًا

ای پیامبر به همسرانت و دخترانت و زنان مسلمان بگو که روسریهای خود را بر خود بپوشند، که به این وسیله محتمل‌ترست که شناخته شوند و رنجانده نشوند، و خداوند آمرزگار مهربان است‌.

احزاب / 59

***

بعضی موضوع‌ها انقدر دستمالی شده‌اند که دیگر سخت می‌شود درموردشان نوشت. بهترین مثال این قضیه هم «حجاب» است. اما از آن‌جایی که حس دِین دارم به حجابم و راهی برای ادای دین ندارم جز کلمه خرج کردن، می‌نویسم به روش سطرهای سفید:

یکی از مهم‌ترین چیزهایی که در زندگی سعی کرده‌ام رعایتش کنم، این بوده است که از همه مدل آدم‌ها دور و بر خودم داشته باشم؛ هر آدم، یک دنیاست. و آشنایی با آدم‌های متفاوت، آشنایی با دنیاهای متفاوت است. گستردگی دید آدم، حماقتِ قضاوت سریع را از او می‌گیرد. کسی که تمام عمرش فقط در تهران زندگی کرده است، خیلی احمق است اگر بگوید که «من از مشهد بیزارم! تورنتو رو که اصلاً نگو! چه جای بیخودیه محمودآباد! هیچ‌جا تهران نمیشه، حتی پاریس!». آدمی هم که فقط با خودش بوده و یا حداکثر با امثال خودش، به همین اندازه احمق است وقتی می‌گوید «فقط من درستم! فقط دار و دستۀ ما خوبه!»

پس من این‌طور آدمی‌ بودن را زندگی کرده‌ام یک عمر.

 

مهم‌ترین چیزهایی که دوست دارم درمورد حجاب تبدیل به باور شود، این‌هاست:

  1. چادر، حجاب است. ولی حجاب، (منحصر به) چادر نیست: واضح است، اما نمی‌دانم چرا پذیرفته نیست. این‌قدر این باور که «حجاب = چادر» رایج است که وقتی به کسی می‌گویند حجاب، اولین تصویری که در ذهنش از خودش می‌آید، خودِ چادری‌اش است!
  2. حجاب، مشکی نیست: نیست به‌خدا.
  3. حجاب زیباست اما جذاب نیست: یک جریانی راه افتاده که به خانم‌های باحجاب می‌گوید اگر دارید روسری‌های رنگی می‌پوشید و به حجابِ خودتان می‌رسید، خیلی کار اشتباهی‌ست و این یک بلای جدید است که به سر جامعۀ اسلامی نازل شده و محجبه‌ها هم می‌خواهند زیبا باشند و ای داد و ای هوار! من این دسته از آدم‌ها را به تأمل در تفاوت دو مفهوم «زیبایی» و «جذابیت» دعوت می‌کنم. برای مثال به تفاوت دو عنصر «روسری آبی لبنانی» و «ساپورت صورتی». دیگر هم حرفی ندارم. من اگر حجاب دارم، نه دلم خواسته زشت باشم، نه خواسته‌ام دیده نشوم. فقط خواسته‌ام در یک چهارچوب درستِ زیبایی خودم را بگنجانم.
  4. چادر یونیفورم نیست: بله. چادر یونیفورم آدم‌های خوب نیست؛ تصور یونیفورمی چادر، یک تصور تک بعدی است. چادری‌ها یک دسته آدم خاص نیستند با یک سری ویژگی‌های مشابه. چادر تنها یک لباس است که عده‌ای انتخاب کرده‌اند بپوشند. یک لباس که با عقایدشان می‌خواند. این که اگر کسی چادر می‌پوشد یعنی حتماً دروغ هم نمی‌گوید، باگذشت و فداکار است، حلال‌خور است و...، تصور غلطی است که کار را هم بر چادری‌ها سخت کرده و هم بر آن غیرچادری‌هایی که می‌خواهند چادری شوند اما جرئت نمی‌کنند. رعایت حجاب، یک خوبی است مثل خیلی خوبی‌های دیگر که ممکن است در کسی جمع نشده باشد. این حرف به هیچ وجه به منزلۀ این نیست که کسی می‌تواند چادر بپوشد و هزار غلط دیگر کند! این حرف به منزلۀ این است که به چادری‌ها حق بدهید یک مؤمنِ تمام‌عیار نباشند. چون انسان‌اند و در راه طی مسیر تکامل.
  5. حجاب، انتخاب است: آدمیزاد، فقط به انتخابش مقید است. نمی‌گویم به هر انتخابی احترام بگذاریم. اینقدر هم روشنفکر نیستم. انتخاب اشتباه، احترام ندارد. اما لااقل به کسی که اعتقادی به حجاب ندارد، حق بدهیم نمی‌تواند به آن مقید باشد. زورِ الکی نزنیم! قابل توجه مسئولان.

هرکس خواست تکفیرم کند، بسم الله!

 

من

 

حافظانه:

تو خود حجاب خودی حافظ، از میان برخیز...

۱ نظر ۱۸ تیر ۹۴ ، ۱۹:۳۴
الـ ه ـام 8