سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

دم - گریه - بازدم. این ترتیب نفسهای من است.

سه شنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۴ ب.ظ

نشسته‌ام و کتابچه ویرایش می‌کنم. تلگرام صدا می‌دهد. رهاست که شعر فرستاده. شعر سپیدی از خودش. می‌خوانمش و چیزکی می‌گویم که نظر داده باشم و توی ذوقش نزنم، ولی دقیق نمی‌توانم نقد کنم. می‌فهمد و می‌گوید اگر حال ندارم باشد برای بعد، عجله ندارد. می‌گویم حال دارم، فکرم گره خورده است. بعد گره‌ام را نشانش می‌دهم با چندتا جمله. می‌گوید که حتماً بغض هم دارم پشت آن جمله‌ها. می‌گویم گریه است که می‌کنم، بغض نیست. باز هم از گره‌ام برایش گفتم. گفتم و گریه کردم. انگار که می‌گویم و نفس می‌کشم. رها هم گریه کرد. چیزی نگفت و گریه کرد. گفتم من نذر کرده‌ام برای امام‌حسین. گفت تکه‌آینه‌های حرم را بغل کرده‌ام. گفت دعایم می‌کند... گریه کردم... .

سمیه گفت غذای من آماده است. این یعنی غذایتان را آماده کنید. ما توی خوابگاه هستیم و باهم سر یک سفره غذا می‌خوریم. اشک‌هایم را پاک کردم، چهارمین دستمال کاغذی را گلوله کردم پای میز و بلند شدم شام را آماده کنم.

***

هیچ می‌دانی - گاهی از روزهای زندگی – گریه کردن – از نفس کشیدن – راحت‌تر است - ؟ - راحت‌تر نه – عادیتر – عادیتر- ... - .

 

چشمها

 

ز گریه مردم چشمم نشسته در خون است

ببین که در طلبت حال مردمان چون است

/ حافظ

۹۴/۰۶/۲۴
الـ ه ـام 8

خوابگاه

چشم ها

نظرات  (۱۳)

۳۰ شهریور ۹۴ ، ۲۱:۵۸ طاهره حاجی علیخانی
:(    :(  :(  :(
پاسخ:
...
دعام کن خب...
۲۸ شهریور ۹۴ ، ۰۲:۳۱ یه دآنشجومعلم ...
خوش به حال تو که حدااقل باکسی درد و دل میکنی من حتی جز خدا باکسی درد و دل نمیکنم : (
پاسخ:
کی از اون بهتر؟
:(
:((
پاسخ:
...
آخ الهام؟ من چی بگم؟ من چمه؟
گریه کن :(
اصلاً آدم شب و روز باید گریه کنه
باید راه بره و گریه کنه
جارو کنه و گریه کنه
غذا درست کنه و گریه کنه
بخوابه و گریه کنه
بیدار شه و گریه کنه
بخنده و گریه کنه
:(
پاسخ:
:(
...
آره عزیزم
خیلی زیاد....
هروقت به جای کسایی که آرزو دارن حرم باشن و نیستن سلام میدم تو اولین نفری تو لیستم...
پاسخ:
حمد خدا... که من رو تو یادِ مهربون تو نگه داشته...
ممنون سمن...
اگر آذم گذاشت اهلیش کنن 
بفهمی نفهمی 
خودش را به این خطر انداخته 
که کارش به گریه کردن بکشد......
ه م ی ن . . . 
پاسخ:
اوهوم...

میگم، تو حرم میری، یادِ من می کنی؟
اگر آذم گذاشت اهلیش کنن 
بفهمی نفهمی 
خودش را به این خطر انداخته 
که کارش به گریه کردن بکشد......
ه م ی ن . . . 
۲۵ شهریور ۹۴ ، ۰۰:۰۰ کمی خلوت گزیده!
ولی دعات می کنم. به امید اینکه اجابت شه...
خوشم میاد خدا بدش نمیاد به مهربونیش طمع کنیم!
پاسخ:
ممنون... خیلی لطف می کنی... خودت هم نمیدونی چقدر حتی...
اوهوم.... اوهوم...
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۸ کمی خلوت گزیده!
نگو که خودتم تا حالا دعام نکردی! :-(
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۰ کمی خلوت گزیده!
چرا باورت نمیشه؟!!!
پاسخ:
شاید چون من رو نمیشناسی و دعا نهایت لطف به یه نفره... مث اینکه به یه ناشناس یه هدیۀ بزرگ بدی...
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۳:۵۰ کمی خلوت گزیده!
چرا باورت نمیشه؟!!!
کم گریه کن :(
چرا اون روزی نمیاد که تو هی بخندی آخه؟
پاسخ:
میاد حتماً... ولی نمیدونم کِی...

ولی زندگیِ این طوری رو دیگه بلد شدم...
گریه میکنم و پامیشم شام میذارم... شام میخورم و گریه میکنم... کتاب میخونم و موهامو شونه میکنم و اتاقو جارو میکنمو گریه میکنم...
دیگه یاد گرفتم... هم زندگی کنم و هم گریه. قبلاً فقط یکیش میشد...
۲۴ شهریور ۹۴ ، ۲۲:۴۶ کمی خلوت گزیده!
برات دعا می کنم که گریه هات سبکترت کنه.
گریه های بد، آدمو سنگین تر می کنن.
ان شاءالله که خوب باشه همه ی گریه هات.
لبت خندون.
پاسخ:
باورم نمیشه دعام کنی... خدا کنه این کارو بکنی...
ممنون...
خیلی...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">