سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

سطر پنجم رمضان 95

شنبه, ۲۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۵۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

قالَ لا تَخافا إِنَّنی‏ مَعَکُما أَسْمَعُ وَ أَرى

فرمود: نترسید. بی تردید من همراه شما هستم. می بینم و می شنوم.

طه / 46

***

خیلی وقت است، دلاشوبه هایم را پای این آیه جاگذاشته ام. هر بار به اینجا می رسم، همه ی بارِ تشویشم را زمین می گذارم و می نشینم کنار این آیه یک دل سیر، نفس راحت بکشم.

 

تو هیچ وقت من را تنها نگذاشته ای خداجان. نه چون من آن قدری خوبم که به حال خودم رهایم نکنی، چون تو آن قدری خوبی که مرا به حال خودم رها نمی کنی. نشده بخواهم با تو حرف بزنم و فکرکنم «نیستی». نه چون من همیشه حواسم به تو هست، چون تو همیشه حواست به من هست.

 

خیالم راحت است که هستی. که اگر بگویم بالای چشمت ابرو، قهر نمی کنی بروی. اگر کاری که گفتی را انجام ندادم، مرا ول نمی کنی. اگر صد سال سراغت را نگیرم و بعد یادت کنم، قبولم می کنی. خیالم راحت است برای صدا کردنت، نه صدای بلندی لازم است و نه نردبانی. برای این که حرفم را بشنوی هزار و یک واسطه چیدن لازم نیست. برای کنار تو بودن، تنظیم قرار و ساعت و روز خالی، لازم نیست.

 

خیالم راحت است و نمی ترسم. نمی ترسم که یک روز تو را نداشته باشم. نمی ترسم تو را از دست بدهم. این اطمینان را، تو به داده ای. این همان نیرویی است که گریه ی آدم ها را بند می آورد. درست همان لحظه ای که فکر می کنند حق دارند تا تهِ دنیا گریه کنند، آرام می گیرند. یک هو یادمان می افتد تو هستی. تو می بینی. تو می شنوی. تو، حواست هست... . فقط حسِّ بودن توست، که گریه ی آدم را بند می آورد، وقتی حس می کند یک گوشه ی دنیا غریب افتاده و کلِّ دنیا به جانش افتاده.

 

خداجان، نمی ترسم. تو با منی. می بینی. می شنوی.

 

: منم!

بازنشر سطر یازدهم رمضان 92

۹۵/۰۳/۲۲
الـ ه ـام 8

رمضان

سطرهای سفید

نظرات  (۷)

یا قریب...
پاسخ:
یا مجیب...
خیلی کارِ مبارکی کردی، الهام جانم!
یادش به‌خیر...

چقدر گذشته از آن روزها، چقدر عوض شدیم، بزرگ شدیم...
پاسخ:
ممنون عزیز همیشه مهربان :)
یادش بخیر واقعاً؛ بله.
بزرگ شدیم، به چه بهای گزافی...
سلام بانو
میتونم نشر بدم این نوشته ها رو؟
پاسخ:
سلام
بله حتماً

به به 
خیلی زیبا بود
پاسخ:
ممنون :)
۲۲ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۱۱ کمی خلوت گزیده!
اگر صد سال سراغت را نگیرم و بعد یادت کنم، قبولم می کنی...
پاسخ:
اوهوم =)
قربون مرامش :)
الا بذکر الله تطمئن القلوب :) 
خوب باشی الهی 
پاسخ:
ممنون! همچنین =)
آرامش موج میزنه...دلگرمی موج میزنه
تو این آیه... 
پاسخ:
عالیه! دل آدمو قرص می کنه که «هست»، اونم همیشه...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">