سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

دورها آوایی است... *

دوشنبه, ۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۰۵ ب.ظ

نتوانستم.

نتوانستم سطرهای امسال را تمام کنم. دلیلش را هم خیلی خوب می دانم... اما، بگذریم... .

 

چرا تمام آدم ها در زندگی شان روزهایی دارند که اصلی ترین نیازشان رفتن به جایی است که هیچ کس نشناسدشان؟ آیا این به این معنا نیست که چیزی یا چیزهایی ما را از خودمان بودن، منع می کند؟

چرا گاهی بین دیگران بودن، این قدر آزاردهنده است؟ چرا گاهی حرف زدن، سخت ترین کار دنیاست؟

آدم گاهی تابِ خودش را هم ندارد...

روزهای خوبی نیست...

 

حالا دارم چای بادرنجبویه می خورم و به این فکر می کنم که برای کارهای عقب مانده ام، چه برنامه ای دارم. جواب، سکوت است.

 

سفر

 

* که مرا می خواند / سهراب

۹۴/۰۵/۰۵
الـ ه ـام 8

رمضان

سطرهای سفید

نظرات  (۹)

اینکه گفتی از اون جمله خوشت نمیاد رو خیلی خوب فهمیدم...

چه میشه کرد....
پاسخ:
خیلی کارها.
دعا.
بستگی داره بریدن از چی باشه....
من اگه ببرم نابودم ....

این قسمتت کامل با من یکیه:
به این فکر می کنم که برای کارهای عقب مانده ام، چه برنامه ای دارم. جواب، سکوت است.
پاسخ:
اوهوم... بستگی داره بریدن از چی باشه...

بله. سکوت است.
منتظر آخرشم

که به خیر ختم شدن شو ببینم...
پاسخ:
میدونم هرچی که بشه، همه میخوان بگن خیر همین بوده...
ولی من از شنیدن این جمله خوشم نمیاد...
عجله هم نکن...
دعا کن...
چمدان دست تو و ترس به چشمان من است...
پاسخ:
غم انگیزترین حالت...
۰۶ مرداد ۹۴ ، ۱۸:۴۴ بانوی آرامش
سلام
خونه جدید مبارککککککک
:)
پاسخ:
سلام بانوی آرامش
ممنون. قدم رنجوندی همسایۀ قدیم :)
منم یه وقتایی به این حس دچار میشم

همین شنبه از خیلی چیزها داشتم می بریدم

اما مثل همیشه خدا یاریم داد و یکشنبه تو جلسه ای که داشتیم حالم بهتر شد ...
پاسخ:
شاید بریدن لازم باشه...
نمیدونم...
۰۵ مرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۳ محمّد نقیان
سلام. ممنونم از لطفی که دارید. از نظر پاک شماست. 
دفتر شما هم هوای خوبی داره. روزهاتون فیروزه‌ای....
پاسخ:
سلام
متشکرم. پیشترها خواننده تون بودم از وبلاگ بلاگفام...
سپاس
موفق باشید
اوه! اگه اینطوره، فکر کنم نا امیدیه الهام :/ :(
پاسخ:
هوم...
تیترت امید داره و این یک دنیا می‌ارزه :*
پاسخ:
دلم میخواد از همه چیز بکَنم و نمیدونم این ناامیدیه یا امید ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">