سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حرم» ثبت شده است

دیشب که سلامت دادم و خوابیدم، امید داشتم صبح همه چیز بهتر شده باشد، امام جان.

شب که خواب حرمت را دیدم، دلم گرم شد...

ظهر که نازنین دوست مشهدی ام، توی صحن انقلاب ایستاده بود و برایم زیارت جامعه می خواند و صدای اذان صحن را ضبط می کرد و برایم می فرستاد، فهمیدم تو داری همه چیز را نگاه میکنی... حتی بالاتر، دست می کشی روی همه اتفاقها و لحظه هایی که از رنگ و رو رفته اند و باز فیروزه ایشان می کنی... تو هیچ وقت آن دور دور دورها نمی ایستی... تو همیشه حواست هست...

امشب، چه شب خوبی ست...

امام ماهِ منی...

 

 

* شعر از اعظم حسن زاده

۷ نظر ۰۹ دی ۹۵ ، ۰۰:۱۳
الـ ه ـام 8

بعضی‌ها سالشان را کنار تو تحویل کردند.
بعضی‌ها هرسالشان را کنار تو تحویل می‌کنند.
آن بعضی‌ها همین امشب و فردا شب حداکثر، بارشان را به سمت خانۀ‌شان جمع می‌کنند و «استودعک الله» گویان از تو دور می‌شوند.
دلشان، مثل ماهی بیرون افتاده از تنگ... بالا و پایین می‌پرد در سینه...

بعضی‌های دیگر پای تلویزیون نشستند و درحالی‌که شبکه‌ها را و ویژه‌برنامه‌های سال‌تحویل را مرور می‌کردند، قرآن ‌خواندند، زیارت عاشورا ‌خواندند و «یا مقلب القلوب» زیر لب زمزمه ‌کردند. سال که عوض شد، دستشان روی سینۀ‌شان بود و به «تو» سلام دادند...
این بعضی‌ها یک سال است، دو سال است، ده سال است، یک عمر است که به دیدار تو نیامده‌اند و دلتنگت هستند. آرزو دارند جای آن بعضی‌های اول باشند و یک‌بار فقط، نه هربار، به تو تحویل دهند سالشان را...

اما
از تو چه پنهان امام‌جان
دل آن بعضی‌های اول را
که کنار دل آن بعضی‌های دوم بگذاریم،
فقط خودت می‌دانی
کدامشان تنگ‌تر است از دوری‌ات...

 

سال نو کنار تو

۱۱ نظر ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۳:۲۵
الـ ه ـام 8