دخترِ فرانسویدان و مادری فارسیدوست!
جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۱:۳۹ ب.ظ
از جلو میآمدند و صدای مادر را که بلندتر و عصبیتر بود، زودتر شنیدم: «نمیخوام! أه تو رو خدا ول کن!»
و دختری کنارش و همراهش میآمد، آرام و بالبخند. اما متوجه نمیشدم چه میگوید که مادر را عصبی کرده است. کمی که دقت کردم دیدم دختر دارد به زبان دیگری و احتمالاً فرانسوی صحبت میکند!
مادر ادامه میداد، با دست و سری که تکان میداد به اطراف، که: «بابا دوست ندارم یاد بگیرم، عجبا! نمیخواااام!»
و دخترک میخندید و همچنان غیژغیژگویان به همراهی با مادرش ادامه میداد : )
۹۵/۰۲/۲۴