سطر بیست و سوم رمضان 94
بسم الله
هَلْ یَسْتَوِی الْأَعْمَى وَالْبَصِیرُ أَفَلَا تَتَفَکَّرُونَ
آیا نابینا و بینا یکسان است؟ آیا تفکّر نمىکنید؟
انعام / 50
***
« ... این دعا رو برای پنج نفر بفرست. فردا خبر خوبی بهت میرسه. پس فردا مال زیادی به دست میاری. شک نکن. از ته دلت دعا کن و بفرست.
... الآن که تو این سوره رو خوندی، ثواب یک حج مقبول رو بردی. پس برای هرکس که برات عزیزه این رو بفرست و بقیه رو توی این ثواب شریک کن.
... بچه ها یک ختم صلوات گرفتیم، نفری هزارتا صلوات واسه خشنودی امام زمان. برای ده نفر دیگه این پیام رو بفرست. قطع کننده زنجیره نباش. دل امام زمان رو نشکن! اگر نمیخوای بفرستی خبر بده که من مدیون نشم.
.... یک عده آدم کوردل میخوان ما رو از ارزشهای دینیمون دور کنن. محکم بگو «یا علی» و این پیام رو اونقدر منتشر کن که به دست خودشون برسه و بفهمن که هیچ کاری نمیتونن بکنن !»
شاید برای شما هم مشابه این پیامها فرستاده شده باشد. شما چه عکسالعملی نشان دادهاید؟ خیلی از ما، همین که صحبت از مسائل دینی میشود، نمیتوانیم دست رد به سینهی کسی بزنیم. همین که نام مبارک یکی از ائمه را ببینیم، به حرمت ایشان هم که شده باشد، کاری را که برایمان هزینه و وقت چندانی نمیبرد، انجام میدهیم، حتی اگر به آن باور نداشته باشیم.
امّا آیا واقعاً فایدهای پشت ارسال این پیامها هست؟ آیا ما واقعاً با این کار، خدمتی به دین میکنیم و اجری میبریم؟ کمی دقیق نگاه کنیم. ما از دریافت این پیامها، چه چیزی به دست میآوریم؟ معرفت جدیدی به ما میدهد یا حداقل تأثیری در قلب ما ایجاد میکند؟ مسلماً جواب منفی است. پس ارسال آن برای دیگران هم به همین صورت است.
شاید به نظر بعضیهایمان کار بیضرری باشد. پس بیاییم کمی از دورتر نگاه کنیم؛ اگر از چشم یک غیرمسلمان به متن این پیامها دقت کنیم، اولین چیزی که به ذهن میرسد این است که «چرا در ازای ارسال این مطلب باید خبر خوبی به کسی برسد؟ چرا نگاهی بدون تأمل و سرسری انداختن به یک سوره، ثواب حج مقبول دارد؟ چرا اگر کسی این پیام را ارسال نکند، دل حضرت مهدی – نعوذبالله – شکسته میشود!؟»
علاوه بر این، درک همهی افراد از مسائل دینی یکسان نیست؛ اگر فردی از راهی که در این پیامها به او ارائه شده، به حاجتش دست پیدا نکند، ممکن است ناامیدی و سستی در ایمان او ایجاد شود. چون او این اجابت نشدن را بهپای دین میگذارد، نه مسیری که رفته است. پس نشر این پیامها گاهی میتواند عملاً بازی با عقاید افرادی باشد که هنوز به درک عمیقی از دین نرسیدهاند.
این پیامها بدون هیچ پشتوانهی منطقی دینی، در بعد گستردهای منتشر میشوند و بزرگترین آسیب آن «سطحی و بی منطق جلوه دادن دین» است. دین ما، که دین عقل و خرد است، در حد یک شیوهنامهی خرافاتی نزول پیدا میکند.
«از انتشار پیامهایی که دین ما را، سست و سطحی نشان میدهد، خودداری کنیم.»
خدایا ما را به دینمان بصیر کن... .
حافظ نوشت:
نبیند چشم نابینا خصوص اسرار پنهانی..
عمیقن معتقدم که پیام هایی با محتوای مذهبی یا به تعبیر بهتر معنوی حتمن و حتمن باید نویسنده ی خاصی داشته باشن که برای مخاطب خاصی نوشته باشدشون.
در غیر این صورت هرگز ایجاد الفت نمیکنن.
مثلن من الان برای شما یا یه سری واژه و یه لحن خاص کامنت میذارم. در حالیکه شاید برای دوست صمیمی م طور دیگه
و برای یک نامحرم به شیوه ی دیگه
لذا مخاطب انبوه داشتن بی معنی ه کاملن