رفتارِ من عادیست... *
دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۳:۵۰ ب.ظ
همهچیز مرتب است، حال من خوب است، اوضاع همانطور است که انتظار میرفت؛
اما نمیدانم چرا این روزها قلبم تیر میکشد... بعد از مدتها که آرام گرفته بود... موهام مشت مشت میریزد و پلک چشمم میپرد... گاهی به یک نقطه خیره میشوم و میخواهم از دانههای کاج درختان روبروی پنجره، تمامِ چراهای هستی را جواب بگیرم...
همه چیز عادی است... اما نمیدانم چرا من عادی نیستم...
***
غیر از همین حس ها که گفتم
و غیر از این رفتار معمولی
و غیر از این حال و هوای ساده و عادی
حال و هوای دیگری
در دل ندارم
رفتار من عادی است ...
* قیصرجان...
۹۴/۰۷/۰۶