سطر دهم رمضان 94
بسم الله
لِیُنفِقْ ذُو سَعَةٍ مِّن سَعَتِهِ وَمَن قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُهُ فَلْیُنفِقْ مِمَّا آتَاهُ اللَّـهُ لَا یُکَلِّفُ اللَّـهُ نَفْسًا إِلَّا مَا آتَاهَا سَیَجْعَلُ اللَّـهُ بَعْدَ عُسْرٍ یُسْرًا
آنان که امکانات وسیعی دارند، باید از امکانات وسیع خود انفاق کنند و آنها که تنگدستند، از آنچه که خدا به آنها داده انفاق نمایند؛ خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانایی که به او داده تکلیف نمیکند؛ خداوند بزودی بعد از سختیها آسانی قرار میدهد.
طلاق / 7
***
پول؟ کسی صحبتی از پول کرد؟
نگاهم به این است که خداوند در آیه فرموده است «ذو سعه»، و نفرموده است «ذوالمال».
شاید باید از هر نعمتی که زیاد داریم، زیاد انفاق کنیم و اگر کمتر، کمتر. شاید این حرف از شکمِ سیری بلند میشود که گرسنگی نمیفهمد، اما مطمئنم همۀ نیاز آدمها پول نیست. من آدمهای زیادی را دیدهام که به ذرهای اعتماد به نفس، از خرواری پول بیشتر احتیاج داشتهاند. به اندک توجهی، به کوتاه لبخندی، به تعریف و تمجیدی، به حالِ خوبی، به اطمینان دیدنی، به شنیدن عاشقانهای، به لمسِ مهربانیای.... .
خوبیهایمان را محصور نکنیم. به قول دوستی، حلقههای مهربانی راه بیندازیم. موجموج خوبی راه بیندازیم. اگر مهربانی، دستِ مهربانیات را تا دورتر دراز کن. نه فقط خانواده و دوستهای جانی، آن غریبهای که در خیابان هر گرهای به کارش افتاده است، و قطعاً خود او عزیز کسی است که حالا کنارش نیست. برایش عزیزی کن. دست مهربانیات را تا او برسان.
اگر با دوستت برای خرید مانتو رفتهای و توی اتاق پرو قیافۀ زار و نزارش را میبینی که میگوید«همۀ مانتوهای دنیا به من تنگه...» و با حسرت و اکراه خودش را در آینه نگاه میکند، به او اطمینان بده همین کسی که هست زیباست و اصلاً چقدر رنگ این مانتو به پوستش میآید و چقدر از آن قبلی که پوشیده بهتر است! اگر اعتماد به نفس تو خوب است، اعتماد به نفست را انفاق کن! و بازتابش را در لبخند دوستت ببین.
چرا وقتی حالت خوب است، از کسانی که حالشان بد است فرار میکنی؟ حال خوبت را گسترش بده. اگر سنت این است که خوبی بر بدی غالب شود، حتماً حال خوب تو بر او اثر میگذارد، نه حال بد او بر تو. کنارش باش با امواج خوبیات. بدی عقب میکشد. حال خوبت را انفاق کن.
هر خوبیای که داری، نعمتی است از خدا بر تو. انفاقش کن که برکت پیدا کند.