سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

معنای زندگی

پنجشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۷ ب.ظ

سؤال از معنای زندگی، با پرسش از هدف زندگی تفاوت می‌کند. به نظر می‌رسد تعبیر «هدف زندگی چیست؟» تعبیر درستی نباشد. هدف، آن چیزی است که انسان با اتخاذ یک روش و با استفاده از یک ابزار، می‌خواهد به آن برسد. ما انسان‌ها طوری هستیم که تمام ابزارها را به کار می‌بریم تا زندگی محفوظ بماند. زندگی برای انسان‌ها، غایت غایات است. چگونه آدم می‌تواند غیر از زندگی، هدفی را تصور کند؛ مگر این که مفروضات ایمانی را وارد کنیم و زندگی در جهان دیگر را هدف این زندگی بدانیم. البته در این حالت پا از دایرۀ پرسش فلسفی درباره زندگی بیرون گذاشته‌ایم.

بنابراین باید سؤال را این گونه مطرح کرد که معنادار شدن زندگی چگونه صورت می‌گیرد؛ یا زندگی معنادار چگونه زندگی‌ای است؟ انسان دچار دو نوع مشکل است که مانع «خود» شدن او می‌شود. انسان یا خود را چنان از غیر خود جدا می‌سازد که در خود محبوس می‌شود یا آن چنان به وسیلۀ عامل و اتوریته بیرونی از خود بیگانه می‌شود که «خود» نفی می‌شود. در از خودبیگانگی، یک اتوریته بیرونی خود را بر انسان تحمیل می‌کند و استقلال و آزادی که مقوم انسان است، از میان می‌رود. اما اگر یک «طلب» از بیرون انسان یا از خود باطنی او متوجه وی شود و انسان با کمال آزادی متوجه وی شود و آن طلب را انتخاب کند، در این صورت هر دو مشکل حل می‌شود. در این «خود» واقعی شدن، انسان، «معنای زندگی کردن» را پیدا می‌کند. البته لازم نیست که این طلب از هستی انسان بیرون باشد؛ بلکه کافی است بیرون از وضعیت کنونی انسان باشد؛ چون آن طلب به دنبال تغییر وضعیت انسان است.

با این وصف، زندگی‌های معنادار گوناگون و متفاوتی می‌تواند وجود داشته باشد که زندگی مؤمنانه یکی از آنهاست. البته اگر کسی تعبیر «برتری» نوعی از انواع زندگی معنادار بر دیگری را به کار برد، برای من مفهوم نیست. این نکته را نیز باید در نظر داشت که شخص در زندگی معنادار، «برای» دیگری زندگی نمی‌کند؛ بلکه باید گفت که معطوف به آن مطلوب و با آن مطلوب می‌زید. اگر کسی برای دیگری بزید، معنایش این است که نمی‌زید. در مساله ایثار و شهادت، انسان از زندگی دست می‌کشد و اینها خروج از موضوع است؛ چون بحث ما در باب زندگی معنادار بود.

زندگی پاره‌ای از عارفان، بالاتر از زندگی مؤمنانه است. در ایمان، تشخص خدا و انسان محفوظ است؛ ولی در عشق عارفانه، مسئله، مسئله اعتماد نیست و نمی‌توان از دین و ایمان حرف زد. هر کس در مورد معنادار بودن زندگی خود می‌تواند سخن بگوید. معیاری وجود ندارد که بتوان از معناداری زندگی دیگری سخن گفت.

 

 

/ مصطفی ملکیان، فصلنامه بازتاب اندیشه، شماره 23

لینک این مقاله در سایت نور

۹۵/۰۴/۲۴
الـ ه ـام 8

زندگی

نظرات  (۹)

۰۳ مرداد ۹۵ ، ۱۰:۲۲ آب‌گینه موسوی

خب این چند سطرِ  ملکیان، خیلی شیک و با زَرورقی از فلسفیدنِ مُضل، فاتحۀ دین و  راهِ رستگاری را خوانده است! همین‌طور این پلورالیسمِ لعنتیِ مزخرف را...

البتّه که در عالَم تنها یک معنا و یک حقیقتِ مطلقۀ صائب و به‌ثواب وجود دارد و تنها راهِ رستگاری هم، باورمندی به آن است!  و البتّه‌تر که برای رسیدن به آن هم تنها یک معیار و حجّت وجود دارد، آن هم قرآن و عترت است، یعنی دین!  

حتماً زندگیِ مؤمنانه شرف دارد بر سایرِ زیست‌ها! حتماً زندگیِ مؤمنانه، معنا و سعادت را با خود به ارمغان خواهد آورد و... اصلاً به جز مددِ متافیزیک و تجرّد، می‌شود در این خراب‌آباد  زنده ماند و طاقت آورد و معنا داشت و...

ملکیان بسیار خبیث است!  یادم نمی‌رود افاضاتش در باِ قرآن و وحی و عصمتِ اولیا و...

البتّه برخی (اندکی) جملات و حرف‌هایش خواندنی است.

پاسخ:
ممنون آبگینه جانم :)
هر کس در مورد معنادار بودن زندگی خود می‌تواند سخن بگوید. معیاری وجود ندارد که بتوان از معناداری زندگی دیگری سخن گفت.

این جمله ی آخری درگیرم کرده ...

پاسخ:
واقعاً هم درگیرکننده ست... :)
۲۸ تیر ۹۵ ، ۱۸:۲۷ ط. حاجی علیخانی
سلام، 
خواندمش:-)
پاسخ:
سلام
:)
مصطفی ملکیان قم درس می خواند. آدم زحمت کشی بود. مثل خیلی های دیگر. مجتهد شبستری-حسینیه ی ارشاد- و سروش و نصر و جوادی آملی و خیلی های دیگر هم در این زمینه ی هدف مدف! حرف ها زده اند. خواندن مجموعشان دور نمای بدکی به ادم نمی دهد.
فقط مشکل این است که هدف و معنا و مقصدی که ارائه می دهند اغلب چیزی غیر از آن چه هست رهبران عزیز ما مثل امام علی و امام صادق و امام رضا ارائه داده اند.
یک نوع نگاه تجریدی دارند. مثل همین آقای ملکیان. از اشعار پدرشان، ناصح قمشه ای، خوانده اید؟
پاسخ:
خیر نخوانده م.
سلام
حالا اگه یکی بگه هدف از زندگی رسیدن به همین زندگی معنادار هست بازم شما میگید این پرسش که  " هدف از زندگی چیست؟ "درست نیست...؟
پاسخ:
من که نه، درواقع نویسندۀ مقاله :)
ایشون میگن اصلاً خودِ زندگی هدفه، دیگه هدفی نمیشه براش متصور شد.
نگاهِ جالبیه، صحبت درست و غلطی نمیشه براش قائل شد.
ممنون بابت این پست خوب
یه چند بار دیگه که بخونم و فکر کنم نظرم رو میگم

پاسخ:
ممنون از شما که خوندید :)
حتماً :)
۲۵ تیر ۹۵ ، ۰۰:۳۳ محمد جواد
واقعیتش چیز زیادی نفهمیدم

نگاه وادبیات متفاوت وغریبی داشت




پاسخ:
شاید چون فقط یه تیکه از مقاله رو خوندید این طور به نظرتون اومده.
فلسفانه و عارفانه بود:)
پاسخ:
فلسفانه :))
ممنون که دیدید ^_^
:)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">