سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

فیروزه‌خانه‌ای نذر حضرت هشتم

سطرهای سفید

کافی‎ست نگاهی به سطرهایم بیندازی
تا روسفید شوند و
بال در بیاورند.

حتی شاید
روی گنبدت بنشینند و
- کبوترانه -
سلامم را به تو برسانند... .
____________________________________

کانال تلگرام سطرهای سفید:
https://telegram.me/satrhayesefid8

به غفلت عمر شد حافظ...

يكشنبه, ۲ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ب.ظ

هر بار که می‌نشینم و فکر می‌کنم که این تنها فرصت زندگی من است و من دارم «چطور» سپری‌اش می‌کنم... پاک ناامید می‌شوم از خودم...

دقیقاً می‌دانم چه چیزهایی می‌تواند این حس را در من کمتر کند؛ مثلاً اگر دفاع کنم حتماً حس بهتری خواهم داشت و از این حس بی‌هودگی و مردگی‌ام کم می‌شود...

اما چرا این‌قدر همه‌چیز را یله کرده‌ام، نمی‌دانم...

کاش یک تکانی می‌خوردم... نه یک سیلی محکم، یک نوازش بیدارکننده...

 

من

۹۴/۱۲/۰۲
الـ ه ـام 8

زندگی

عمر

نظرات  (۶)

در نزن...رفته ام از خویش... کسی منزل نیست...
پاسخ:
منم ها :)
نخیر
مثل همیشه من بیخود و نادرست حرف می زنم.
خوش به حال دوستانتان که دوستی مثل شما دارند انوری بخوانید یا نه، در هر دو حال خوش به حالشان.
یک حدیثی در نهج البلاغه دیده ام که آن هم راهکار خروج از تشتت را آموزش می دهد. حضرت بدین مضمون می فرماید که وقتی از چیزی ترسیدی، دل به دریا بزن و کار را شروع کن.
خیلی اوقات به سبب ازدحام کارها و ترافیک برنامه ها، روزها می گذرد و هیچ کاری نمی کنیم. "شروع" و لو به کارهای غیر اولویت دار همان ازدحامات، خودش راه رهایی ابتدایی از سرگشتگی است.
حدیث دیگری در همین مضمون باز از نهج البلاغه ی شریف دیده ام که-با تصرف خیلی شدید در ظاهر حدیث- این می شود:
هر که سرش به کارهای زیاد شلوغ شود کلا بدا به حالش و کلاهش پس معرکه است و از این جور حرف ها...
یعنی باید از ترافیک به هر طریق عبور کرد...
انوری هم در این کلمه ی قصار حکمت بارش به همان مطلب اشاره دارد:
طالب مقصود را یک سمت باید مستوی 
مرد را سرگشته دارد اختلافات سُموت
شخص می گفت بهتر بود. هر چند منظور از مرد در این شعر، جنس مذکر نیست.
بی ادبی و جسارت نمی شود بگویم سموت جمع سمت است؟
یا علی

پاسخ:
نفرمایید...
این حدیث همیشه من را جرئت می دهد... گمانم به یادآوری اش نیاز داشتم... ممنون.
عجب... پس حسابی بدا به حال من است که... :(
نه، چون نمی دانستم سمت همچو جمعی هم دارد!
ممنونم :)
۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۴۵ محسن رحمانی
:)
یک روش تجربه شده ی دیگر هم می گویم. ببینید کجایش غلط است؟:
اینکه انسان ببیند توانایی هایش چقدر است و بعد می تواند با همین توانایی هایش چه اندازه خلاهای موجود را در حد خودش پرکند فکر کردن به این رابطه ی دو سویه، می تواند یخ زدگی های مقطعی یا دائم انسان را آب کند و بسته به میزان توانایی و خلأ، حتی به نقطه ی جوش و فوق جوش! برساند.
من که تنبل ترین آدم روزگارم من المتقدمین و المتاخرین ولی گاهی که تصویر یک بچه ی تکیده ی استخوانی در حال مرگ آفریقایی را می بینم حداقل تا چند وقت عزمم جزم است که تنبلی را دفن کنم که چه بسا بتوان به هر طریق در مسیر رفع این بی عدالتی های بشر در زمین خدای عادل، کاری کرد. البته کمی بگذرد همه چیز فراموش شده و رد العجز الی الصدر صورت می گیرد. اما در هر حال این هم یک راه الکی تجربی است. یا همین دیشب شنیدم که وهابی ها در بخشی از گیلان افتضاح به بار اورده اند از بس فعالیت کرده اند، فکر این ها و امثال اینها یا آدم را می کشد یا انسان را خنثی بار می اورد یا انسان را فعال و کوشا. فرض چهارمی یافتید بگویید.
راستی این شعر انوری هم به ویژه بیت اخرش تقدیم به شمای طوس دوست:
ای خداوندی که کمتر بنده در فرمان تو
آسمان ابلق است و روزگار آبنوس

گشته قدرت را سر گردون گردان پایمال
کرده دستت را لب خورشید رخشان دستبوس

خاک طوس از نعل یک ران تو باشد پر هلال
آسمان هر ساعتی گوید که آوخ ای فسوس

کاشکی در ابتدای آفرینش کردگار
بنده را فرموده بودی تا که بوسد خاک طوس

باز هم زیاده از حد، مزخرفات سر هم کردم.
التماس دعا
یا زهرا
پاسخ:
مثل همیشه شما درست می فرمایید. ممنون

جانم روشن شد به این شعر. بارها سپاس...
۰۲ اسفند ۹۴ ، ۲۲:۲۱ نیلوفر انه
:)
اوضاع بعد از دفاع چندان اوضاع ساده ای نیست : )
زندگی باید کرد.. 
پاسخ:
قبلش سختتره ولی :))
اوهوم...
صحبتم بیشتر رضایت از خوده... اینجوری حس چرتی دارم...
فکر کنم حافظتان بود که می فرمود در هر که بنگری به همین درد مبتلاست!
خود من اولینشان!
کلا گاهی ما تلاش می کنیم ولی کارها پیش نمی رود چون زمانه بی برکت است... محله بی برکت است.... آسمان بی برکت برای ادم بی حرکت بهتر است!... خودمان کرده ایم....که بر خودمان باد.... اصلا سوای زمان بی برکت غیبت، ما بی برکتی را به کارهای کرده و کارهای ناکرده و حرف های زده و نازده و فکرهای باز و بسته، بی برکت تر کرده ایم...
گاهی برخی احادیث پیرامون ارزش زندگی دنیوی را مررو فرما در ازدیاد تلاش و همت موثر است و نیز فکرهای مقایسه ای کن در باب قیاس سرای بی انتهای باقی با این دو روز عمر ملعون دنیا
یا دست کم این شعر حکیمانه ی حکیم انوری را روزی ده بار با صدای بلند! زمزمه نما. بی تاثیر نیست از باب تذکری که ینفع المومنات!:

 روز را رایگان ز دست مده      /          نیست امکان آنکه باز رسد

دست این روزهای کوتاهست       /       که بدان دولت دراز رسد

آنچ از آن چاره نیست آنرا باش       /                 به سرت گرچه ترکتاز رسد...

عمر بر ناگریز تفرقه کن            /       تا ازو قسم آز رسد

هر کرا درد ناگزیر گرفت         /         کی به غم خوردن مجاز رسد

یک غذا شو که مایه چندان نیست          /           که همه چیز را فراز رسد

پاسخ:
سلام
راست می گید... زمانه بی برکته... زمانه بی برکته... زمانه بی برکته...

اتفافاً بسیار انوری می خونم این روزها... به برکت دوستان :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">